این کتاب شاملِ شش داستانِ کوتاه است که اکثرشان در دو یا سه سالِ اخیر نوشتهشدهاند و مخاطبان در آنها فضاهای جدیدی از دولتآبادی درک خواهند کرد. درونمایهی اکثر داستانها شهریست و بعضیشان نیز حتا در جغرافیایی خارج از ایران اتفاق میافتند. این داستانها به ترتیب «مولی و شازده»، «اسم نیست»، «یک شبِ دیگر»، «امیلیانو حسن»، «چوب خشکِ بلوط» و «اتفاقی نمیافتد» نام دارند که در کنارِ هم کتابی صد و شش صفحهای را ساختهاند. محمود دولتآبادی بعد از انتشارِ رمانِ «سلوک» در اوایلِ دههی هشتاد تا به امروز کمتر توانسته بود کارِ داستانی منتشر کند و بیشتر آثارش در حوزههای خاطرهنگاری، نقدهای ادبی، گزیدههای متونِ کهن و … بودند. رمانِ مشهورِ او «زوال کلنل» در کش و قوسی طولانی هنوز نتوانسته مجوزِ انتشار به زبانِ فارسی پیدا کند. او در آغازِ سالِ 1394 بهگزینی از متون کلاسیکِ ادبیات فارسی با نامِ «تا سرِ زلف عروسان سخن» منتشر کرده بود.
http://www.cheshmeh.ir
خرید کتاب بنی آدم (جلد سخت)
جستجوی کتاب بنی آدم (جلد سخت) در گودریدز
معرفی کتاب بنی آدم (جلد سخت) از نگاه کاربران
آدم های هر سرزمینی نگاهِ خاصی دارند، نه چشم های خاصی، تهِ چشم هایشان یک چیزی هست که می گوید اهلِ کجا هستند. دستِ کم هم وطن های ما این جورند و این به گمانِ من مربوط می شود به زبان و لحنی که با آن فکر می کنند و گذشته ای دور که در ژنِ چشم ها باقی مانده... در نگاهِ هم وطن های ما، در تهِ چشم های هم وطن های ما نشانه ای است که داد می زند ایرانی هستند، و هرچه فکر کرده ام علتش چه هست، چیزِ دیگری به نظرم نرسیده جز گذشته و زبان و لحنی که با آن فکر و خیال می کنند. همین آدم ها هستند که وقتی دیوانه می شوند و بلند بلند فکر می کنند، آدم تعجب نمی کند.
مشاهده لینک اصلی
قبل از نوشتن نظر خودم در مورد این کتاب، مایلم اطلاعاتی را که اضافه کننده کتاب به سایت نوشته است، با استفاده از یادداشت های منتشره در روزنامه ها، مجلات و سایت های مختلف تکمیل کنم
چاپ اول مجموعه داستان «بنی آدم» که جدیدترین اثر محمود دولت آبادی است، در نیمه دوم اسفندماه سال ۹۴ از سوی نشر چشمه منتشر و چاپ دوم آن نیز در مدتی کمتر از دو ماه روانه بازار نشر شده و با استقبال بسیار خوب خوانندگان کتاب رو به رو شده است
با توجه به حجم کتابهای منتشر شده در کشور و در بازاری که کتابها حتی گاهاً با شمارگان پانصد جلد منتشر می شوند، انتشار چاپ اول و دوم این کتاب هر کدام با تیراژ ده هزار نسخه، اتفاق ویژه و فوق العاده ای بوده و استقبال علاقه مندان آثار محمود دولت آبادی از جدیدترین اثر او «بنی آدم»، این کتاب را در ردیف محبوب ترین و پر فروشترین آثار فروردین ماه سال نود و پنج قرار داده است. نشر چشمه، استقبال گسترده اهالی مطالعه از کتابهای دولتآبادی را به درستی پیشبینی کرده است
کتاب مجموعاً صد و هفت صفحه و شامل شش داستان کوتاه با موضوعات اجتماعی مختلف است که به ترتیب «مولی و شازده»، «اسم نیست»، «یک شب دیگر»، «امیلیانو حسن»، «چوب خشک بلوط» و «اتفاقی نمیافتد» نام دارند و اکثرشان در سالهای اخیر نوشته شدهاند و خوانندگان کتاب، فضاهای جدیدی از دولتآبادی را در آنها درک خواهند کرد. درونمایهی تعدادی از داستانها شهری و بعضی نیز در جغرافیایی خارج از ایران اتفاق میافتند
در معرفی مختصر کتاب در پشت جلد آن آمده است
گفتم، همان اول کار گفتم که نوشتن داستان کوتاه کار من نیست. این هنر بزرگ را کافکا داشت، ولفگانگ بورشرت داشت و می توانست بدارد که در همان «بیرون، جلو در» جان سپرد و داغش لابد فقط به دل من یکی نیست، و پیشتر از او چخوف داشت که بالاخره خون قی می کرد در آن اتاق سرد، و چند فقره ای هم رومن گاری، آنجا که پرندگان پرواز می کنند می روند در پرو می میرند
-------------------------
محمود دولتآبادی بعد از انتشار رمان «سلوک» در اوایل دههی هشتاد شمسی، تا به امروز کمتر توانسته کار داستانی منتشر کند و بیشتر آثارش در حوزه های خاطره نگاری، نقدهای ادبی و گزیده های متون کهن فارسی بوده است. او در آغاز سال ۹۴ منتخبی از متون کلاسیک ادبیات فارسی را با نام «تا سر زلف عروسان سخن» منتشر کرده است. بنا بر این انتشار این کتاب می تواند فرصت مغتنمی برای علاقهمندان حوزه ادبیات داستانی باشد
رمان مشهور او «زوال کلنل» که روایتی از دوران انقلاب است، از نیمه دوم سال هشتاد و هفت در وزارت ارشاد اسلامی بلاتکلیف مانده و انتظار می رفت بعد از انتخابات خرداد نود و دو تکلیف آن مشخص شود، اما با کمال تأسف در کش و قوسی طولانی هنوز نتوانسته مجوز انتشار به زبان فارسی پیدا کند و همه این وقایع در حالی روی می دهد که این کتاب ابتدا توسط ناشر سوییسی به زبان آلمانی و سپس به انگلیسی ترجمه شده و برگردان انگلیسی آن جزو نامزدهای جایزه بوکر آسیا اعلام شده و محمود دولتآبادی با این کتاب به جشنواره های مختلفی در کشورهای آمریکا، ایتالیا، آلمان و انگلیس سفر کرده است
-------------------------
و اما نظر خودم
مدتها پیش از خواندن این مجموعه داستان کوتاه، یعنی دقیقاً بیست و شش سال پیش، من رمان کلیدر محمود دولت آبادی را در بهار سال شصت و نه خوانده بودم. طبیعتاً قلم نویسنده بعد از گذشت اینهمه سال بسیار پخته تر شده است. او صحنه های وقوع و احوالات قهرمانان داستانهایش را با قدرت تمام به تصویر می کشد، گویی تصاویر فیلمی سینمایی از مقابل چشمان خواننده رژه می روند
دولت آبادی در نگارش این داستانها، اغلب ساختار کلاسیک و منطقی جملات را به هم ریخته است و این امر گاهی منجر به خوانش دشوار متن می شود. در نگارش داستان «چوب خشک بلوط» این اتفاق روی نداده، ساختار منطقی جملات حفظ شده و جای فعل و فاعل و ... با هم عوض نشده است
نویسنده در نگارش داستانها از کلمات و اصطلاحاتی استفاده کرده که برای من تازگی داشتند. برای مثال به جای کلمه کوتوله از «کوتاه پایه» و به جای مفهوم نیروی جانبی از کلمه «هنگاو» استفاده کرده است. در این میان اشتباهات خنده داری هم روی داده است. تاریخ پایان داستان اول که بیست و نهم دی ماه می باشد، به اشتباه شب یلدای نود و یک تلقی شده است. در داستان دوم به جای کلمه «وات» که واحد قدرت الکتریکی و مکانیکی است از کلمه «ولت» که واحد پتانسیل الکتریکی است استفاده شده و در جای دیگر کلمه «وزن» را به جای مفهوم کلمه «نیرو» به کار برده است. البته ناگفته نماند که نمی توان و نباید به محمود دولت آبادی به خاطر عدم آگاهی او به این مفاهیم فنی، ایراد گرفت
نویسنده در داستان دوم، سطرهای اول تا هشتم صفحه سی و هشت، توصیف فوق العاده ای از حبس ابد ارائه داده است که بسیار خواندنی است. می نویسد: شخص چگونه شب را به روز برساند، باز همان روز دیروز را از سر بگیرد؟ ذهن برای گذران در حبس به چیزهایی از مفاهیم بشری نیاز دارد
از مجموعه شش داستان کوتاه این کتاب، من داستان «چوب خشک بلوط» را به علت سادگی و صداقت کودکانه «تکه» قهرمان داستان و همدلی و همراهی او با پدر بزرگش، بیشتر از بقیه داستانها پسندیدم و سه ستاره امتیاز کتاب را به این داستان داده ام. این داستان کوتاه کاملاً قابلیت آن را دارد که به عنوان سناریوی یک کارتون عاطفی کودکانه مورد استفاده قرار گیرد
و سخن اخر اینکه: هرگاه این کتاب را خواندید، لطفاً به من بگوئید که در عنوان داستان اول، منظور از «مولی» کیست؟
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب بنی آدم (جلد سخت)
http://www.cheshmeh.ir
خرید کتاب بنی آدم (جلد سخت)
جستجوی کتاب بنی آدم (جلد سخت) در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
قبل از نوشتن نظر خودم در مورد این کتاب، مایلم اطلاعاتی را که اضافه کننده کتاب به سایت نوشته است، با استفاده از یادداشت های منتشره در روزنامه ها، مجلات و سایت های مختلف تکمیل کنم
چاپ اول مجموعه داستان «بنی آدم» که جدیدترین اثر محمود دولت آبادی است، در نیمه دوم اسفندماه سال ۹۴ از سوی نشر چشمه منتشر و چاپ دوم آن نیز در مدتی کمتر از دو ماه روانه بازار نشر شده و با استقبال بسیار خوب خوانندگان کتاب رو به رو شده است
با توجه به حجم کتابهای منتشر شده در کشور و در بازاری که کتابها حتی گاهاً با شمارگان پانصد جلد منتشر می شوند، انتشار چاپ اول و دوم این کتاب هر کدام با تیراژ ده هزار نسخه، اتفاق ویژه و فوق العاده ای بوده و استقبال علاقه مندان آثار محمود دولت آبادی از جدیدترین اثر او «بنی آدم»، این کتاب را در ردیف محبوب ترین و پر فروشترین آثار فروردین ماه سال نود و پنج قرار داده است. نشر چشمه، استقبال گسترده اهالی مطالعه از کتابهای دولتآبادی را به درستی پیشبینی کرده است
کتاب مجموعاً صد و هفت صفحه و شامل شش داستان کوتاه با موضوعات اجتماعی مختلف است که به ترتیب «مولی و شازده»، «اسم نیست»، «یک شب دیگر»، «امیلیانو حسن»، «چوب خشک بلوط» و «اتفاقی نمیافتد» نام دارند و اکثرشان در سالهای اخیر نوشته شدهاند و خوانندگان کتاب، فضاهای جدیدی از دولتآبادی را در آنها درک خواهند کرد. درونمایهی تعدادی از داستانها شهری و بعضی نیز در جغرافیایی خارج از ایران اتفاق میافتند
در معرفی مختصر کتاب در پشت جلد آن آمده است
گفتم، همان اول کار گفتم که نوشتن داستان کوتاه کار من نیست. این هنر بزرگ را کافکا داشت، ولفگانگ بورشرت داشت و می توانست بدارد که در همان «بیرون، جلو در» جان سپرد و داغش لابد فقط به دل من یکی نیست، و پیشتر از او چخوف داشت که بالاخره خون قی می کرد در آن اتاق سرد، و چند فقره ای هم رومن گاری، آنجا که پرندگان پرواز می کنند می روند در پرو می میرند
-------------------------
محمود دولتآبادی بعد از انتشار رمان «سلوک» در اوایل دههی هشتاد شمسی، تا به امروز کمتر توانسته کار داستانی منتشر کند و بیشتر آثارش در حوزه های خاطره نگاری، نقدهای ادبی و گزیده های متون کهن فارسی بوده است. او در آغاز سال ۹۴ منتخبی از متون کلاسیک ادبیات فارسی را با نام «تا سر زلف عروسان سخن» منتشر کرده است. بنا بر این انتشار این کتاب می تواند فرصت مغتنمی برای علاقهمندان حوزه ادبیات داستانی باشد
رمان مشهور او «زوال کلنل» که روایتی از دوران انقلاب است، از نیمه دوم سال هشتاد و هفت در وزارت ارشاد اسلامی بلاتکلیف مانده و انتظار می رفت بعد از انتخابات خرداد نود و دو تکلیف آن مشخص شود، اما با کمال تأسف در کش و قوسی طولانی هنوز نتوانسته مجوز انتشار به زبان فارسی پیدا کند و همه این وقایع در حالی روی می دهد که این کتاب ابتدا توسط ناشر سوییسی به زبان آلمانی و سپس به انگلیسی ترجمه شده و برگردان انگلیسی آن جزو نامزدهای جایزه بوکر آسیا اعلام شده و محمود دولتآبادی با این کتاب به جشنواره های مختلفی در کشورهای آمریکا، ایتالیا، آلمان و انگلیس سفر کرده است
-------------------------
و اما نظر خودم
مدتها پیش از خواندن این مجموعه داستان کوتاه، یعنی دقیقاً بیست و شش سال پیش، من رمان کلیدر محمود دولت آبادی را در بهار سال شصت و نه خوانده بودم. طبیعتاً قلم نویسنده بعد از گذشت اینهمه سال بسیار پخته تر شده است. او صحنه های وقوع و احوالات قهرمانان داستانهایش را با قدرت تمام به تصویر می کشد، گویی تصاویر فیلمی سینمایی از مقابل چشمان خواننده رژه می روند
دولت آبادی در نگارش این داستانها، اغلب ساختار کلاسیک و منطقی جملات را به هم ریخته است و این امر گاهی منجر به خوانش دشوار متن می شود. در نگارش داستان «چوب خشک بلوط» این اتفاق روی نداده، ساختار منطقی جملات حفظ شده و جای فعل و فاعل و ... با هم عوض نشده است
نویسنده در نگارش داستانها از کلمات و اصطلاحاتی استفاده کرده که برای من تازگی داشتند. برای مثال به جای کلمه کوتوله از «کوتاه پایه» و به جای مفهوم نیروی جانبی از کلمه «هنگاو» استفاده کرده است. در این میان اشتباهات خنده داری هم روی داده است. تاریخ پایان داستان اول که بیست و نهم دی ماه می باشد، به اشتباه شب یلدای نود و یک تلقی شده است. در داستان دوم به جای کلمه «وات» که واحد قدرت الکتریکی و مکانیکی است از کلمه «ولت» که واحد پتانسیل الکتریکی است استفاده شده و در جای دیگر کلمه «وزن» را به جای مفهوم کلمه «نیرو» به کار برده است. البته ناگفته نماند که نمی توان و نباید به محمود دولت آبادی به خاطر عدم آگاهی او به این مفاهیم فنی، ایراد گرفت
نویسنده در داستان دوم، سطرهای اول تا هشتم صفحه سی و هشت، توصیف فوق العاده ای از حبس ابد ارائه داده است که بسیار خواندنی است. می نویسد: شخص چگونه شب را به روز برساند، باز همان روز دیروز را از سر بگیرد؟ ذهن برای گذران در حبس به چیزهایی از مفاهیم بشری نیاز دارد
از مجموعه شش داستان کوتاه این کتاب، من داستان «چوب خشک بلوط» را به علت سادگی و صداقت کودکانه «تکه» قهرمان داستان و همدلی و همراهی او با پدر بزرگش، بیشتر از بقیه داستانها پسندیدم و سه ستاره امتیاز کتاب را به این داستان داده ام. این داستان کوتاه کاملاً قابلیت آن را دارد که به عنوان سناریوی یک کارتون عاطفی کودکانه مورد استفاده قرار گیرد
و سخن اخر اینکه: هرگاه این کتاب را خواندید، لطفاً به من بگوئید که در عنوان داستان اول، منظور از «مولی» کیست؟
مشاهده لینک اصلی