مصطفا کتاب را بست، عینکش را در آورد و آن را با دستمالی که در میان لباس های خاکی اش به طرز عجیبی تمیز مانده بود، پاک کرد. یکی از شیشه های عینک لق شده بود. آرام گفت:
– موجی شده.
و بعد باز هم بیاختیار نگاهش ارمیا را و نمازش را به عینک ترجیح داد…
خرید کتاب ارمیا
جستجوی کتاب ارمیا در گودریدز
معرفی کتاب ارمیا از نگاه کاربران
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب ارمیا
– موجی شده.
و بعد باز هم بیاختیار نگاهش ارمیا را و نمازش را به عینک ترجیح داد…
خرید کتاب ارمیا
جستجوی کتاب ارمیا در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی